نويسنده:آمارتيا سن
مترجم:وحيد محمودي - هرمز همايون پور
ناشر:كندوكاو(آگاه)
زبان كتاب:فارسي
تعداد صفحه: 452
اندازه كتاب:وزیری
سال انتشار: 1392
دوره چاپ:2
درباره کتاب:
آمارتیا سن،نویسنده هندی تبار این کتاب،خوشبختانه برای خوانندگان فارسی زبان نیز نامی آشناست،و نیاز چندانی به معرفی ندارد.او که در دهه 1950 در دانشگاه نیودهلی درس می داد.به سرعت از طرف دانشگاههای تراز اول اروپایی و آمریکایی کشف شد و از آن دهه تاکنون عمدتا در دانشگاههایی چون هاروارد آمریکا و اکسفورد انگلستان به تدریس و تحقیق مشغول بوده است.کتاب ها و رساله ها و مقاله های این سالهای او چندان زیاد است که انسان را شگفت زده می کند...
شهرت سن به خصوص از زمانی جهانگیر شد که جایزه اقتصاد نوبل را در سال 1998 «به خاطر تلاش ها و مشارکت هایش در اقتصاد رفاه» دریافت کرد.تحقیقات و تألیفات او در زمینه رفاه اجتماعی و شرایط اجتماعی و فرهنگی و سیاسی شکلگیری و فعالیت دولت رفاه بسیار موثر و فراگیر بوده است و باعث بسیاری تجدید نظرها در مبانی و فرضیه های متعارف رفاه اجتماعی شده است.رابرت سولو،اقتصاددان معروف که خود در 1987 برنده جایزه نوبل اقتصاد شد،آمارتیاسن را آمارتیاسن را «وجدان حرفه اقتصاد» نامیده است.دلیل این نامگذاری،کتاب هایی است که سن بخصوص درباره مسائل اقتصادی دنیای عقب مانده نوشته و نشانگر دغدغه های فکری و اخلاقی اوست؛از آنجمله انتخاب عمومی و رفاه اجتماعی(1970) و فقر و قحطی(1981) که جایزه نوبل اقتصاد به خاطر کتاب اولی به وی اهدا شد.
سن اقتصاد و فلسفه را به هم آمیخته است و سبب اهمیت امروزی او احتمالا نظریه هایی است که در حوزه های اجتماعی و اقتصادی ارائه کرده است.به نظر او درآمد تنها شاخص موثر در اندازه گیری رفاه افراد نیست،بلکه شاخص هایی چون بهداشت،آموزش،برابری فرصت،و غیره نیز در این میان به همان اندازه اهمیت دارند.بر مبنای همین نظریه ها بود که سازمان ملل متحد از سال 1990 شروع به انتشار گزارش هایی سالانه تحت عنوان شاخص توسعه انسانی کرد که تاکنون ادامه دارد.از دیگر نظریه های مهم سن که در کتاب حاضر نیز به آن اشاره شده است،مخالفت با این نظریه رایج بود که کاهش مواد غذایی علت اصلی قحطی است.به عقیده سن ،عوامل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی مختلفی در کار است که فرصت های مادی را برای برخی از گروههای اجتماعی محدود می کند و آنها را به گرسنگی می کشد.
دیگر نظریه های او درباره برابری و علل به وجود آمدن نابرابری است،و این که در هر حرکت اجتماعی،نابرابری را باید از عوامل و انگیزه های اصلی دانست.نکته مهم و بدیع در کارهای آمارتیا سن،توجهی است که به مسائل کشورهای دنیای سوم معطوف می دارد.او که زاده شرق است،در واقع بعدی تازه به کارهای اکثر صاحب نظران غربی که عمدتا-و گاه انحصارا-به جوامع غربی و اطلاعات و تحولات و داده های آنها توجه دارند،افزوده است.سن به کرات و به مناسبت،آنچنان که در این کتاب نیز موجود است،به سوابق تاریخی تاریخی و فرهنگی کشورهایی چون هند و ایران و جوامع اسلامی اشاره می کند،تا به این نتیجه گیری برسد که شرق و خاورمیانه استثنا نیستند،و سوابق گرایش ها و نظام های دمکراتیک،در آنها بسیار قدیمی تر از غرب کنونی است.به نظر او نظامهای فاسد و استبدادی که از مدتها پیش در دنیای سوم قوت گرفته اند،حاصل مستقیم نظام سرمایه داری و سیاست های استعماری دولت های بزرگ صنعتی هستند و ربطی به وجود «خصوصیتی ویژه و ناسازگار با دموکراسی» در این جوامع ندارند.
سن از لحاظ اعتبار و تعالی فکری به حدی رسیده است که تحلیلهایش را فارغ از تعصب،سوگیری و داوری های ذهنی صورت می دهد؛چنان که همان احترامی را که برای چهره های برجسته غرب استعمارگر،افرادی چون لینکلن و مارتین لوترکینگ،قائل است،از برجستگان شرقی نیز دریغ نمی دارد.از آنجمله آنچه که در این کتاب نیز موجود است؛جابجا از افرادی چون ماهاتما گاندی،نلسون ماندلا و سان سوچی،رهبران غیر مذهبی و دزدموند توتو روحانی آفریقای جنوبی،مبارزانی که در راه آرمان سن،یعنی برابری و رفاه و دموکراسی،گام برداشته اند یاد می کند و آنان را سرمشق می گیرد.همین موضوع یعنی آزادگی فکری و دلبستگی به رفاه عمومی و دموکراسی است که باعث شهرت روز افزون سن شده است...
سن در «اندیشه عدالت» توضیح می دهد که نظریه هایش در مسیر کدام مکتب های فکری از عصر روشنگری به بعد است.در حالی که بیشتر بیشتر نظریه پردازان اصلی از یکی از سنت های فکری اصلی عصر روشنگری پیروی می کنند-که سن آنها را قرارداد یون می نامد،یعنی دانشمندانی چون هابز،لاک،روسو،کانت،و در عصر ما،فیلسوف سیاسی پیشگام جان راولز،که طرفدار نظریه «قرارداد اجتماعی» هستند-او از سنت فکری دیگر آن عصر-یعنی سنتی که نمایندگانش عبارتند از متفکرانی چون اسمیت،کوندرسه،بنتام،استوارت میل،و کارل مارکس-پیروی دارد؛آنچنانکه «اندیشه عدالت» در واقع به نقد نظریه جان راولز در باب عدالت اختصاص یافته است.
کسانی که به فلسفه سیاسی در قرن بیستم و جایگاه رفیع راولز در آن آشنایی دارند،می دانند که نقد نظریه چنان فیلسوفی،به صورت جدی چه اندازه دشوار بوده و به چه میزان آگاهی و مطالعه و سنجش نیازمند بوده است.سن در این حوزه به جای تعیین کننده دانستن نهادها و قواعد اجتماعی،بی آنکه منکر نهادها و تشکیلات اجتماعی بشود،بر زندگی های بالفعل مردم تکیه دارد.از همین رو بر نقش خرد و خردورزی جمعی،تکثر گرائی و تساهل و بردباری در بهبود وضعیت اجتماعی و پیشبرد عدالت اصرار می کند. همچنین نشان می دهد که دغدغه داشتن نسبت به اصول عدالت در دنیای نو به معنای پرهیز از کوته بینی و باورهای محلی و اعتقادی است.
فهرست مطالب:
- یادداشت؛ هرمز همایون پور
- دیباچه ؛دکتر وحید محمودی
- پیشگفتار
- رهیافتی به عدالت
- بخش اول: مقتضیات عدالت
- بخش دوم: صور عقلانیت
- بخش سوم: منابع عدالت
- بخش چهارم: دموکراسی و خرد ورزی جمعی