به دلیل حاکم نبودن نظام حزبی در ایران، مردم مجبورند در مواجهه با انتخابات به اصطلاح به شیوه شب امتحانی عمل کنند. اگر مبنای رقابت حزبی بود، مردم سیاستها و عملکرد حزب را بررسی میکردند و بر اساس آن دست به انتخاب میزدند. اما به دلیل فقدان این نهاد سیاسی مهم، مردم ایران در یکی دو ماه نزدیک انتخابات تحت بمباران تبلیغاتی و شعارهای اغواگرانه و بعضاً اغراقگونه قرار میگیرند و تودهوار به سمت یک کاندیدای شخصی متمایل میشوند و او را انتخاب میکنند. تکرار این فرآیند سنتی میتواند در آینده هم مثل گذشته آسیبهای جدی به توسعه ملی وارد آورد. جالب است که تقریباً تمام گروهها و شخصیتهای سیاسی داخل کشور در نظر موافق تحزب هستند و فقدان آن را گوشزد میکنند، ولی در عمل هیچکدام از آنها قدمی عملی برای آن برنمیدارند. به نظر میرسد یکی از مطالبات جدی نخبگان از کاندیداهای ریاستجمهوری باید بر همین موضوع متمرکز شود