نام کتاب:
نابرابری اقتصادی
نویسنده:
آمارتیا سن
ترجمه:
دکتر وحید محمودی
دکتر عزت الله عباسیان
ناشر:
پژوهشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس
چاپ اول:
1386
تعداد صفحه:
308
درباره کتاب:
رویکرد اصلی و محوری در عمده تحلیلهای اقتصادی اعم از اقتصاد کلاسیک و اقتصاد توسعه رویکردی است که می بایست آنرا «درآمد محور» بنامیم.عنصر «درآمد» نقش محوری و تعیین کننده در عمده تحلیلهای اقتصادی از جمله موضوعات مربوط به مطلوبیت،رفاه،فقر،نابرابری،توسعه و دیگر موضوعات دارد.
با همین زاویه نگاه وقتی از نابرابری اقتصادی سخن به میان می آید،بی درنگ بحث ها بر نابرابری درآمدی متمرکز می شود،در صورتی که نابرابری اقتصادی اعم از نابرابری درآمدی است چرا که در در معیارهای نابرابری درآمدی،متغیرهایی نظیر بیکاری،نبود آموزش مناسب،محرومیت های اجتماعی از جمله تبعیض جنسیتی،آزادی و جنبه های مختلف کیفیت زندگی(نظیر سلامتی و طول عمر) مورد توجه قرار نگرفته است.فراتر از این نابرابری اقتصادی نیز متأثر از از انواع دیگر نابرابری ها،نظیر نابرابری سیاسی،حقوقی و نابرابری اجتماعی است.بلعکس برابری واقعی هم از هر نوع که باشد،مستقل از عوامل اقتصادی نیست.تفاوت های شدید در درآمد و ثروت موجبات بروز تمایزات قابل ملاحظه ای در بین افراد یک جامعه می گردد و در حقیقت نابرابری اقتصادی یکی از تهدیدهای مشترک تاریخ تمامی کشورهای جهان است.
بنابراین بحث از نابرابری(یا برابری) اقتصادی را نمی توان از سایر نابرابریها(یا برابریها) جدا نمود.
نکته قابل توجه دیگر اینکه نابرابری اقتصادی همیشه مذموم نیست و آنچه که ارزش ذاتی دارد،عدالت است و نه برابری،چرا که عدالت برابری نیست و عدالت توزیعی نیز یکی از جنبه های عدالت است.جان راولز می گوید نابرابریهای اجتماعی و ااقتصادی به دو شرط قابل قبول است؛نخست اینکه این نابرابریها مختص به مناسب و مقامهایی باشد که تحت شرایط برابری منصفانه فرصت ها باب آنها به روی همگان گشوده است و دوم اینکه نابرابریها باید بیشترین منفعت را برای محروم ترین اعضای جامعه داشته باشد.
بنابراین تمرکز اصلی باید بر برابری فرصت ها متمرکز شود تا برابری درآمد ها.شاید نتوان درآمد ها را برابر کرد،اما فرصت ها را می توان.نابرابری درآمدی،معلول نابرابری فرصت هاست و فقر حاصل بی عدالتی در توزیع فرصت هاست.فرصت چیست؟
فرصت یعنی اینکه همه بتوانند درآمد لازم را کسب کنند و از عواید رشد بهره مند شوند(امکانات و تسهیلات اقتصادی)
فرصت یعنی همه بتوانند مشارکت سیاسی و اجتماعی داشته باشند(آزادیهای سیاسی)
فرصت یعنی همه بتوانند از امکانات آموزشی و بهداشتی برخوردار باشند(فرصت های اجتماعی)
فرصت یعنی همه بتوانند در مواجهه با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی موقعیت خود را حفظ بکنند(نظام حمایتی)
فرصت یعنی همه بتوانند از حقوق خود دفاع کنند و جلوی اجحاف در مورد خود و دیگران را بگیرند(تضمین شفافیت)
اینها در واقع عناصر پنجگانه آزادیها هستند که سن در کتاب توسعه به مثابه آزادی-که توسط دکتر وحید محمودی به فارسی برگردانده شده است-به آنها پرداخته است.جواهر لعل نهرو در سال 1947 در روز استقلال هند در این باره می گوید:«موقعیتی که ما امروز جشن می گیریم چیزی جز آغاز یک قدم نیست.آغاز فرصت هایی که پیروزیها و موفقیت های بزرگی را به ما وعده می دهند و ...وظیفه ما خاتمه دادن به فقر،جهل،بیماری و نابرابری فرصت هاست»
درکتاب کلاسیک«نابرابری اقتصادی» که اولین بار در سال 1973 منتشر شد،آمارتیا سن تئوری اقتصاد رفاه،بالاخص نظریه اجتماعی را برای مطاله نابرابری به خدمت می گیرد و یک بیان سیستمی از چارچوب مفهومی و مسائل عملی اندازه گیری نابرابرای ارائه می دهد.سن در تتجزیه و تحلیل خود به طرز استادانه ای رویکردهای مختلف اندازه گیری نابرابری را مورد ارزیابی و نقد قرار داده و علت و معلول های نابرابری اقتصادی را شرح می دهد و نظریه هایی نظیر مطلوبیت گرایی را برای ارزیابی نابرابری رد می کند.
کتاب نابرابری اقتصادی در سال 1997 تجدید چاپ شده،بطوریکه حجم کتاب عملا دو برابر گردید.سن با حفظ چهار فصل کتاب اول،هفت فصل دیگر به کتاب اضافه نمود.در چارچوب جدید،سن به همراه جیمز فاستر که خود از اساتید برجسته این حوزه است،مروری نقادانه بر ادبیات موضوع نابرابری از زمان چاپ اول کتاب به بعد داشته اند و همین طور گفتارهای تحلیلی در باب فقر و نابرابری اقتصادی را مورد ارزیابی قرار می دهند.ویلیام بامول درباره کتاب نابرابری اقتصادی می گوید:کتابی که در یک مجلد،چنین تحلیل جامع از موضوع و ارزیابی ماهرانه و خواندنی از ادبیات نابرابری اقتصادی ارائه دهد به ندرت یافت می شود.
«نابرابری اقتصادی» هم اکنون یک کتاب درسی معتبر دانشگاههای دنیا برای دانشجویان رشته های اقتصاد،علوم اجتماعی،فلسفه و دیگر رشته های مرتبط می باشد.
فهرست مطالب:
-مقدمه مترجمان
-مقدمه مولف؛ویرایش اول
-مقدمه مولف؛ویرایش دوم
-فصل اول؛اقتصاد رفاه،مطلوبیت گرایی و رفاه
-فصل دوم؛معیارهای سنجش نابرابری
-فصل سوم؛نابرابری به مثابه یک رابطه شبه ترتیبی
-فصل چهارم؛کار نیازها و نابرابری
-فصل پنجم؛بازنگری و انگیزش
-فصل ششم؛نابرابری و رفاه
-فصل هفتم؛توابع رفاه،یگانگی و برتری
-فصل هشتم؛گروهی از معیارهای نابرابری نسبی
-فصل نهم؛ترکیب و سازگاری
-فصل دهم؛نابرابری و فقر درآمدی
-فصل یازدهم؛فضا،قابلیت و نابرابری